رمان به سبک مریکتی پارت اول❤️‍🔥🪻

به سبک مریکتی پارت اول  ℐ𝓃 𝓉ℎℯ ℳ𝒶𝓇𝒾𝒸𝒶𝓉 𝓈𝓉𝒴ℓℯ | ℘𝒶𝓇𝓉 𝟷
________________________
.
یک روز زمستانی بود...برف همه جا را پوشانده بود...
آدرین و نینو و آلیا تو کافه بودن و داشتن قهوه و کیک میخوردن که یه دفعه در کافی شاپ باز شد و دختری به داخل آمد
نینو و آلیا داشتن با هم حرف می‌زدند که متوجه شدن آدرین غرق فکر شده
-پیس،پیس!آدرین!
-ه،ها چی شده نینو؟
-به چی فکر می کنی؟اینهمه ما حرف زدیم!
-دختره رو ببین!خیلی خوشگله!
-چی!امکان نداره پسر!تو تاحالا از هیچکدوم از دختر ها خوشت نیومده!همه رو رد کردی و یه دفعه...میگم مست شدی؟
-نینو!من جدیم!
آدرین در حین حرف زدنش هم،به چشم های آبی زیبای دختر نگاه میکرد و مشغول فکر کردن بود...
روز بعد،آدرین باز هم به کافه آمد و دید که دختر زیبا آنجا مشغول کار کردن است!آدرین آنموقع بود که فهمید دخترک در آنجا کار می‌کند
پس از اینکه دختر زیبا و خوشگل رفت،از یکی از کارمندان کافه سوالی کرد
-اون دختر زیبا کیه؟
-اون مرینت هست،اینجا کار میکنه ولی به هیچکس نمیگه.داره سعی میکنه پول جمع کنه و از فرانسه بره به آمریکا...
-مرینت...پس اسمش مرینته...امممم ممنون!
آدرین از کافه خارج میشه و سوار ماشین لاکچری و گرون قیمتش میشه و میره...
<یک هفته بعد>
آدرین تو شب خودشو شکل یه گربه میکنه(چونکه قرار نیست اینجا قهرمان و شرور و...داشته باشیم اینو میگم،در اصل عین همون کت نوار شد)و میره به سمت خونه ی مرینت
توی این یه هفته کلی اتفاق افتاده بود.آدرین و مرینت از کلی چیز خبر داشتن و خیلی با هم صمیمی شده بودن،مثلا آدرین می دونست که مرینت ۲۲ سالشه،تو دانشگاه رشته ی مد و طراحی رو میخونه،هم دانشگاهیشه و...مرینت هم میدونست که آدرین ۲۵ سالشه،هم دانشگاهیشه،و داره فوق لیسانس رشته ی قبلیش،مهندسی شیمی رو میخونه.
حالا بگذریم،مرینت تو این یه هفته با آدرین دعوا میکنه و کلا دوستی شون از بین میره...برای همین،آدرین خودشو تغییر میده،و به شکل کت نوار در میاد و میره خونه ی مرینت

پایان پارت اول

این رمان دارای ۵۴ پارت میباشد

برای پارت دوم داخل اینستاگرام ما به آیدی callmeabolfazl پست رمان به سبک مریکتی پارت اول را لایک کنید،۵ لایک اجباری است

بی معجزه،دنیای میراکلس❤️✨️

کامنت یادتون نره🥲